- ۹۵/۱۱/۲۰
- ۰ نظر
دلم می خواهد تمام عمــــــرم را زیر نگاهت بگذرانم؛
چای خوردنم را
راه رفتنم را
اتو کردنم را
آشپزی کردنم را
گلدان آب دادنم را
اسمس زدنم را
نماز خواندنم را
میوه پوست کندنم را
کتاب خواندنم را
موسیقی گوش دادنم را
حرف زدنم را
خندیدنم را
حتی گریه کردنم را...
وقتی نگاهم می کنی... وقتی می دانم نگاهم می کنی... انگار همه چیزهای دنیا درست سر جایشان قرار گرفته اند... انگار همه چیز به ثباتی باورنکردنی رسیده... همه چیز ساکن است... و خیره به تو... که مرا نگاه می کنی...
چای خوردنم را
راه رفتنم را
اتو کردنم را
آشپزی کردنم را
گلدان آب دادنم را
اسمس زدنم را
نماز خواندنم را
میوه پوست کندنم را
کتاب خواندنم را
موسیقی گوش دادنم را
حرف زدنم را
خندیدنم را
حتی گریه کردنم را...
وقتی نگاهم می کنی... وقتی می دانم نگاهم می کنی... انگار همه چیزهای دنیا درست سر جایشان قرار گرفته اند... انگار همه چیز به ثباتی باورنکردنی رسیده... همه چیز ساکن است... و خیره به تو... که مرا نگاه می کنی...
- ۹۵/۱۱/۲۰