- ۹۶/۰۱/۲۶
- ۰ نظر
در هیئت یک خانواده
در چهار دیواری آرامشِ امنِ حضورت
نشستیم دور یک سفره...
این اولین بار را، برای همیشه می خواهم...
در هیئت یک خانواده
در چهار دیواری آرامشِ امنِ حضورت
نشستیم دور یک سفره...
این اولین بار را، برای همیشه می خواهم...
-شنیدی موتوریه چی گفت؟!
-نه چی گفت!؟
-گفت این اسگلا رو نگا ... ما رو میگفتا
پ ن:امشب پسرک کیوسکی یه چای کیسه ای بهم داد،یه چای دو نفره...
- کافه ایستگاه، 23 فروردین 96
بهار فصل نیست
بهار تویی
به خندههایمان که از دیشب شهر را پر کرده، قسم
بهار، تویی...
امروز
ناراحتت کردم
لای منگنه گذاشتمت
دلنگرانت کردم
دلت رو شکستم
اونقدر که آروزی لال بودن کنی
بلرزی
حالت بد بشه
و به غلط کردم بیفتی
و هیچی نخوای دیگه ...
#سیزده_امسال
ملاحظۀ چشم هایم را کن
که هربار به امید دیدن واژه هایت
این صفحه را نگاه می کند
نه هیچ چیز دیگر...