- ۹۵/۱۱/۲۴
- ۰ نظر
نمی توانم کتمان کنم
که در نبودِ تو
حال لبخندهایم
مثل آدم برفی های آفتاب دیده است...
نمی توانم کتمان کنم
که در نبودِ تو
حال لبخندهایم
مثل آدم برفی های آفتاب دیده است...
ساری گلین از آن طرف خط می خواند و صدای نفس هایت به ذره های هوا زندگی تزریق می کند...
دلم پر می کشد برای تمام کارتهای دعوت عقد و عروسی و مکه و کربلا و ... ، که پشتشان نام من را کنار نام تو خواهند نوشت... .
برای آن که شب ها از صدای
تق و تق یخچال،
چک چک شیر آب،
زوزۀ باد پشت پنجره
و جاروی مأمور شهرداری در کوچه
نترسم،
لازمت دارم...